ثبت شده درتاریخ یکشنبه 21بهمن97 بشماره سریال درسایت شعر نو
اینستاگرام
شب است وانتظارتو، دوباره می کُشد مرا
به دخمه های بی کسی، همیشه می کِشَد مرا
نشسته ام به کنج خود، نگاه خسته ام به در
ازاین غم فزون شده، زمانه می چِشد مرا
دوچشم تب گرفته ام ، بسوی آسمان شده
تمام غصه های تلخ، به سینه ام روان شده
عزاگرفته این قلم، نمی توان تورا نوشت
زبان برای گفتن اش، ذلیل وناتوان شده
چواسب سرکشی شدم ، که ازهمه رمیده ام
به سن نوجوانی ام، عصابه دست خمیده ام
کجای ماجرای من ، چنین غلط نوشته شد
که ابتدای راه خود، به انتها رسیده ام
s@rv
shereno.com/profile.php?id=5531
درباره این سایت